تعارضات زناشویی
مقدمه
تعارض های زناشویی به عنوان گره های ارتباطی بین زن و شوهر، نقشی کلیدی در زندگی ایفا می کنند. از یک طرف وجود تعارض در زندگی زناشویی، واقعیتی غیرقابل انکار است و از سوی دیگر، حل نشدن یا طولانی شدن زمان برای حل و فصل تعارض ها، می تواند زندگی مارا وارد سبک های بیمارگونه کند.آشفتگی، تنش، ناامیدی و اندوه در زندگی زناشویی از نشانه های آن است. موفقیت های ما و فرزندانمان در گرو چگونگی حل تعارض های پیش روست.
با آموزش الگوهای ارتباطی صحیح به زوجین، این امکان را برای، آنها فراهم می آورد تا خودشان بتوانند با تغییر رفتارهای غلط ، زندگی زناشویی شان را ارتقا دهند.
تعارض امری طبیعی است. با وجود این، شدت و ضعف دارد.اگر رابطه ای بیمار باشد به طور طبیعی، دارای تعارض های بیشتری خواهد بود و برعکس درصورتی که رابطه ای برپایه احترام متقابل و صمیمیت بنا شده باشد، تعارض های کمتری خواهد داشت. برای حل این تعارض ها، لازم است آگاهی و دانش بیشتری در خصوص رابطه ها کسب کنیم.
تعارض چیست؟
تعارض عبارت است از مخالفت دو فرد با یکدیگر، ناسازگاری در نظرها و اهداف و هر رفتاری که در جهت مخالفت با دیگری صورت می گیرد و همچنین ستیزه ای بین افراد در اثر منافع ناهمسو و اختلاف اهداف و ادراک های مختلف. به عبارتی دیگر تعارض، کشمکشی بین دو نیاز است: تمایل در درون یک شخص یا بین نیازها و تمایل های دو شخص که در یک رابطه قرار دارند.
تعارض، نشان از نبود یکپارچگی در یک شخص، رابطه یا سیستم است. در وضعیت تعارض، دو نیروی متقابل در حذف نیروی دیگر دارد.
در زندگی زناشویی، تعارض های فراوانی وجود دارد. همه ما در زندگی کم و بیش شاهد مشاجره بین پدر و مادر بوده ایم یا خود گاهی با همسرمان مشاجره کرده ایم.حتما شنیده اید که قدیمی ها می گفتند دعوا، نمک زندگی است.شاید منظور آنها، این بوده که در زندگی اندکی دعوا وجود دارد. اما موضوع این است که اگر این دعواها یا تعارض ها در زندگی مشترک حل نشود، دیگر نمک زندگی نیست بلکه سمی کشنده خواهد بود که اساس زندگی را به خطر خواهد انداخت. از این رو حل تعارض ها که مایه اصلی اختلاف در زندگی مشترک است، امری مهم تلقی می شود.
سبک مقابله همسران با تعارض
انتظارهای ما از ازدواج چیست، پاسخ بیشتر مردم، غالبا این است که می خواهند به آرامش برسند یا می خواهند لذت و شادی بیشتری کسب کنند. فرار از تنهایی و کسب استقلال و اعتبار اجتماعی از دیگر انگیزه های ازدواج به شمار می آید. انگیزه ما از تشکیل زندگی، موضوع بسیار مهمی است و مهمتر از آن نوع نگاه ما به وجود و ماهیت تعارض است.
ما چگونه به تعارض می نگریم؟ آیا تعارض را در زندگی می پذیریم؟ یا سعی میکنیم به هر شکل ممکن از آن بگذریم؟
سه نوع نگرش و خط مشی در این خصوص وجود دارد که هر کدام از ما، در هر حال، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، یکی از این سه سبک را در برابر تعارض پیش می گیریم.
1)همسران با پنجره بسته به سوی تعارض
انتظار زوج با این زاویه دید، بر این اساس است که تمام تلاششان را به کار گیرند تا بهترین انتخاب را در زندگی زناشویی داشته باشند و پس از آن، در رفاه و آرامش و شادی زندگی کنند. این قبیل اشخاص، همواره تمام تلاششان معطوف به این بوده است که مدرسه خوبی را انتخاب کنند و دوستان خوبی داشته باشند تا با داشتن اینها دچار آشفتگی های روحی و نارضایتی های شخصیتی نشوند. در ازدواج نیز، همین گونه می اندیشند. آنها تصورشان بر این است که با انتخاب درست، دیگر دچار تعارض نخواهند شد.این افراد، با مشاهده اولین تعارض و ناکامی به این فکر خواهند افتاد که کاش با این شخص ازدواج نمی کردند و شاید فهرستی از خواستگاران را مرور خواهند کرد که می توانستند روزی همسرشان باشند و زندگی همراه با خوشبختی داشته باشند و سرآغاز مقایسه همسران با مردان و زنان دیگرمی شود.گاهی این انتظارها، آنقدر زیاد و رویایی است که همسران با مشاهده اولین تعارض، فرو ریخته و به متهم ساختن طرف مقابل می پردازند و سعی در تغییر یا بیرون آمدن از آن رابطه خواهند کرد.
این دسته از زوج ها، جهان اطراف خود را خطرناک، متزلزل و پیش بینی ناپذیر می پندارند.به همین دلیل در تعارض با یکدیگر قرار می گیرند. آنها انتظار دارند با همسرشان همیشه راجع به تمام مسائل هم نظر باشند و به این طریق خودشان را از تهدید و تجاوز حفظ کنند.
پیوند واقعی ازدواج، نیازمند اطلاعات دقیق و مناسب، در خصوص ماهیت زندگی مشترک و همچنین غلبه بر اطلاعات نادرست و سوء تفاهم های موجود فراوانی است. معمولا برداشت هایی از زندگی مشترک و ازدواج در جامعه رواج دارد که واقعیت ندارد و توهمی بیش نیست.
بنابراین گام نخست، توهم زدایی از مفهوم ازدواج است.ما نیاز داریم که افسانه های رایج در خصوص ازدواج را از ذهن خود پاک کنیم و مهارت لازم برای عبور از مراحل مختلف ازدواج را در خود ایجاد کنیم.
2)همسران با پنجره باز به سوی تعارض
همسرانی بسیار اهل خطر هستند و در انتخاب دقت لازم را ندارند. دارای طیف گسترده ای از علاقه ها، ارتباط ها و فعالیت ها هستند. انتظار می رود این دسته از همسران، مشکلات کمی نداشته باشند و راهبرد این قبیل همسران، اضافه کردن فعالیت و عمل جدید برای حل و فصل تعارض هاست.
اگرچه پنجره کاملا باز به سمت زندگی و دنیای بیرون، مایه رشد و تعالی است، با این وجود، متمرکز نبودن بر اهداف مشخص زندگی، موجب می شود این دسته از همسران نتوانند به موفقیت مالی، تحصیلی و کاری دست یابند.
3)همسران با پنجره بالنده
این دسته از همسران، نگاهی علمی و آگاهانه به روابط و زندگی دارند.آنها علاوه بر باز بودن پنجره و زاویه دیدشان به سمت زندگی، افراد هدفمندی هستند و همواره رسیدن به اهداف شان را نیز در نظر دارند. واقعیت مداری و انعطاف پذیری، از ویژگی های این افراد است. آنها، دنیارا مکانی مطمئن، منظم، پیش بینی پذیر و مهار شدنی می بینند. این زوج ها به احتمال زیاد، خود را با کفایت به شمار می آورند و از اینکه با زندگی و چالش های لذت بخش آن کنار می آیند، احساس راحتی می کنند.
مطالعه، مباحثه و شرکت در کارگاه ها، موجب بیشتر شدن رضایت آن ها از زندگی می شود.دریافت دانش هدفمند از متخصصان، این امکان را فراهم می آورد تا زندگی خود را با چالش کمتری دنبال کنند و رابطه زناشویی رضایت بخش و نیز فرزندان سالمی داشته باشند.
چارچوب مبتنی بر چرخه زندگی
بر اساس نظر متخصصان، تعارض ها در طی زمان و مراحلی از زندگی رخ می دهد. در آغاز زندگی، مهم ترین تکلیف زوج، اعتماد و شکل گیری صمیمیت است. در این مرحله که جدی ترین و حساس ترین مرحله زندگی زناشویی به شمار می رود، زن و شوهری که تازه با یکدیگر پیوند یافته اند، درگیر اختلاف های پیش بینی شده و طبیعی می شوند و در نهایت با سپری کردن و حل آن، وارد مرحله بعدی، یعنی تولد فرزند می شوند.
بسیاری از زوج ها بر خلاف ترکیب یا ساختاری که دارند، رویدادها و مراحل پیش بینی پذیر خاصی را پشت سر می گذارند. هر مرحله، در اثر رویداد خاصی به وجود می آید. از آنجایی که خانواده نظام تحولی است، باید با تکلیف تحولی یا الگوهای مشکل آفرین که لازم است در هر مرحله بر آن ها غلبه کرد، مواجه شد.
چرخه خانواده به سه مرحله نخستین ( مراحل آغازین، میانی و نهایی) و هفت مرحله دومین تقسیم شده اند.
مراحل نخستین شامل سه مرحله زیر است:
- 1-مراحل آغازین (تکوین و آشیانه گزینی)
- 2-مراحل میانی ( فرآیندهای جدایی خانواده)
- 3-مراحل نهایی ( پایان راه)
مراحل دومین دربردارنده هفت مرحله زیر است:
- 1-جفت شدن
- 2-سه نفره شدن
- 3-ورودی ها ( ورود به مدرسه)
- 4-گسترش
- 5-خروج
- 6-کوچکتر شدن_ گسترده تر شدن
- 7-پایان یافتن_ مرگ.
اگر قسمتی از این مجموعه تکالیف، ناقص و سرکوفته و مختل باشد، تحول خانواده به تاخیر می افتد یا با حالت تعلیق مواجه می شود و این مشکلات به مرحله بعدی رشد خانواده نیز وارد می شود.
زوجی که در آغاز راه نتوانستند تعارض های مربوط به صمیمیت و اعتماد را حل و فصل نمایند، با سبک دشمن وار و دور از هم، به زندگی شان ادامه خواهند داد. با تولد فرزند این تعارض ها، حل نشده و به رابطه هر کدام از ان ها با فرزندانشان کشیده خواهد شد، توجه و کنترل بیمارگونه والدین به امور شخصی فرزندانشان یکی از این موارد است.
دیدگاهتان را بنویسید